مدح و شهادت امام رضا علیهالسلام
سـلام و درود خـدا، ای رئوف به روح بـلـنـد شما ای رئـوف شـهـنـشاه ایران ما، ای رئوف علیّ بن موسی الرّضا، ای رئوف بـده تو عـطـای زیـادی بـه من بگو: فَادخُلی فی عِبادی، به من من آن آهـوی خسته جان توأم که از گـرگ ها در امـان تـوأم پـنـاهــم بــده، مـیـهـمـان تــوأم ببین در حرم نوحه خوان توأم مرا چشم های تو مجذوب کرد مرض هام را ناگهان خوب کرد تو با نوکرت همنشین هستی و شهنشاه و شاه آفـرین هـستی و به انگشتر دین، نگین هستی و جـواز قـبـولـی دیـن هـسـتی و در اینجا پـر زائـرت میشوی سه جـا یـاور زائرت میشوی من آن زائـرم که پـرم سوخـته دلـم مثـل شـمـع حـرم سوخـته به تو فکر کردم، سرم سوخته بـرای تـو شـاه کــرم سـوخـتـه تو را از مدیـنه کجا میبـرند؟ بـدون جـوادت چـرا میبـرند؟ اگرچه تو در عرش نامت رضاست شه ارتضایی، مقامت رضاست قعودت رضا و قیامت رضاست سکوتت رضا و کلامت رضاست رضـایت نـده زهـر آبـت کـنـد شرارش به قـلـبت اصابت کند وجـود تو لبـریز از سم که شد دلت گُر گرفت و پُر از غم که شد تـوان تـنـت نـاگهـان کم که شد و در کوچه ها قامتت خم که شد می فـتـی به یـاد هـمان مـادری که در کوچه شد یاس نیلوفری به حجره رسیدی، جوادت رسید عـلـی اکـبـر تو به دادت رسید بـرای وداع و عـیـادت رسـیـد در آن لحضه آقا به یادت رسید حسینی که بالاسرش شمر بود بجای عـلی اکـبـرش شمر بود نکش خنجر ای شمر بالا سرش نَبَر دشنه ات را روی حنجرش ببین می دود سمت تو خواهرش تو نـشنـیـده ای نـالـۀ مـادرش؟ حسین مرا تـشـنـه ذبحش نکن چو قصّاب با دشنه ذبحش نکن |